ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
طباطبایی: من یک بار در زمان پخش «خانه سبز» به پدر و مادرم اصرار کردم که به لوکیشن سریال برویم و مرحوم خسرو شکیبایی را دیدیم که به قدری برخورد ایشان زیبا بود، من به گریه افتادم. ایشان بین پلانها پایین آمدند و برخوردشان هیچگاه از ذهن من نمیرود. این تاثیر را گرفتم که من هم همیشه همینگونه رفتار کنم.
بازی آقای شکیبایی را که دیدم عاشق شغل بازیگری شدمپاکدل: من به خاطر برادر بزرگم در موقعیتی بودم که با آدمهای معروف دائما دیدار داشتم که هر کدام طوری رفتار میکردند. درباره صحبت خانم طباطبایی هم بگویم که من بازی آقای شکیبایی را که دیدم عاشق شغل بازیگری شدم. در برخوردهایی که با ایشان داشتم سعی کردم از او یاد بگیرم و منشش را سرلوحه خودم قرار دهم. چون مردمی بودن برای ایشان همیشه در اولویت اول بود. مردم همیشه به ما محبت دارند و نمیخواهند مزاحم شوند. وقتی زیاد میشود ممکن است برای هنرمند مشکل ایجاد کند ولی من هم وظیفه خودم میدانم که جواب آدمهایی که باعث شدند هنرپیشه شوم را با صبر و مهربانی بدهم.
بازی مشترک با همسرم را در یک فیلم درست و حسابی خرجش میکنمپاکدل: پیشنهاد کار مشترک با بهنوش طباطبایی زیاد میشود. این پوئن مثبتی است ولی ترجیح میدهم در یک کار خوب این همکاری صورت گیرد. چون اگر این کار مشترک زیاد تکرار شود لوث میشود و استقلال ما دو نفر هم مخدوش میشود. به هر حال ما هر دو بازیگر هستیم و سالهاست داریم کار میکنیم. در تئاتر به دلیل تمرینات طولانی، ترجیح میدهیم با هم باشیم تا کمتر سخت باشد. البته دو کار مشترک پیش از ازدواجمان داشتیم از جمله فیلم «آزادراه». ولی بعد از آن فعلا چنین تجربهای نداشتهایم.